دغدغه های بی اساس...
پست ِ "رقابت ِ زیرپوستی ِ زنانه" ی وبلاگ ِ پریسا و حرفهاش درباره ی چشم و هم چشمی و تقلید ، منو یاد یه ماجرایی انداخت. یادمه 4 سال ِ پیش یه مهمونی دعوت بودیم و یکی از خانومای حاضر در مجلس که خیاط هم هست ، یه پیراهن واسه خودش دوخته بود که مثل لباس بازیگری بود که اونموقع سریالش از جم تی وی پخش میشد و خیلی معروف شده بود. مدل پیراهن هم نسبتا ساده بود. مهمونی تموم شد و چند روز بعد فهمیدم چند نفر از مهمونای همون مجلس ، از خانم خیاط خواستن که عین ِ همون پیراهن رو براشون بدوزه که یه وقت خدای نکرده از قافله عقب نمونن:| بابا همیشه میگه چشم و هم چشمی زنها رو بیچاره کرده:( یادمه وقتی پیش دانشگاهی بودم ، یه بار دبیر عربیمون بهمون گفت خانوما خیلی کمالات دارن ولی قدر ِ خودشونو نمیدونن. واقعا هم همینطوره:(
ایکاش همونقدر که در زمینه ی پوشاک و طلا و جواهر و دکوراسیون و خیلی چیزای دیگه با بقیه رقابت میکنیم ، در زمینه های دیگه هم رقابت داشته باشیم ، مثل مطالعه ، مثل یاد گرفتن خصوصیات مثبت اخلاقی و موارد دیگه..
++وبلاگ ِ پریسا : www.pary-afsay.blog.ir
جایز نیس حرفی بزنم :))